حالا كه روحاني موفق شده بار ديگر اعتماد مردم را جلب كند، اين انتظار از او ميرود. نكته ديگر بحث حمايت دولت از فرهنگ است. اينكه دولتهاي مختلف جمهوري اسلامي هركدام چه رفتاري درقبال حوزه فرهنگ درپيش گرفتهاند داستاني است مفصل كه در حوصله اين مقال نميگنجد. در حد كليات ميتوان گفت برخي دولتها در حوزه فرهنگ كارنامه قابلقبولي نداشتند و درمقابل و در مقام مقايسه شاهد حضور دولتهايي بودهايم كه بهصورت نسبي برخورد بهتري با اهالي فرهنگ داشتهاند.
انتظاري كه اهالي هنر و فرهنگ از دولت دوازدهم دارند گستردهتر شدن چتر حمايتي دولت است و البته اين به معناي حركت به سمت فرهنگ و هنر دولتي نيست. يعني هنرمند قرار نيست درقبال حمايت، مجيزگو شود. فيلمي كه نتواند از آوازهگريهاي رسمي فاصله بگيرد، اساسا اثر هنري نيست.
هنرمند ميكوشد تا آنچه را در جامعه مشاهده ميكند در قالب فيلم، رمان، نمايشنامه و... به جامعه عرضه كند. در حوزه سينما بهواسطه فراگيري و البته هزينههاي سنگين، يك فيلم ابتدا بايد سرگرمكننده باشد و بتواند با انبوه تماشاگر ارتباط برقرار كند. در دورههاي مختلف ما شاهد حمايتهاي دولتي از آثاري بودهايم كه نسبتي با مردم نداشتند و تنها با برخورداري از موقعيتهاي ويژه امكان توليد و اكران مييافتند.
انتظاري كه ميتوان از دولت دوازدهم داشت، سامان دادن به مقوله فرهنگ و گسترده شدن چتر حمايتي دولت است، بي آنكه شائبه كوشش براي تقويت سينماي دولتي ايجاد شود. يكي از مهمترين فرازهاي حمايت دولت از مقوله فرهنگ و هنر، ميتواند اين باشد كه اجازه زيست طبيعي به هنر و آفرينندگان اثر هنري داده شود. اگر دولت بتواند بستري فراهم كند كه چرخه يك اثر هنري از توليد تا اكران، مسير طبيعياش را طي كند گام مؤثري در زمينه حمايت از فرهنگ برداشته ميشود.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما